در اندیشه جدید ، قانون جذب این اعتقاد است که با تمرکز بر افکار مثبت یا افکار منفی ، افراد می توانند تجربیات مثبت یا منفی را وارد زندگی خود کنند. این عقیده بر این ایده استوار است که افراد و افکار آنها هر دو "انرژی خالص" هستند و از طریق فرایند "انرژی مانند انرژی جذب می شود" فرد می تواند سلامتی خود را بهبود بخشد ، ثروت ، و روابط شخصی او.

قانون جذب یکی از مشهورترین "قوانین جهانی" عرفا است. طرفداران این عقیده معمولاً تکنیکهای بازآفرینی شناختی را با تصدیق و تجسم خلاق ترکیب می کنند تا افکار محدود کننده یا خود-شکست دهنده ("منفی") را با افکار مستقل و پاسخگو ("مثبت") جایگزین کنند. بخش اصلی این تفکر تغییر موثر الگوهای تفکر منفی با "احساس" (از طریق تجسم خلاق) است که تغییرات مورد نظر قبلاً رخ داده است. این ترکیب مثبت اندیشی و احساسات با ایجاد طنین انداز در "قانون" پرانرژی پیشنهادی ، تجربیات و فرصتهای مثبت را "جذب" می کند.

قانون جذب هیچ مبنای علمی ندارد 5 و یک علم شبه است. تعدادی از محققان سو the استفاده از مفاهیم علمی توسط مروجان آن را مورد انتقاد قرار داده اند 7،8،9.

خلاصه

1داستان

2توصیف

3مبانی فلسفی و دینی

4بررسی

5حامی برجسته

6یادداشت و منابع

7مقاله مرتبط

تاریخ

جنبش اندیشه جدید (ریشه های قانون جذب) از آموزه های فینیاس کویمبی در اوایل قرن نوزدهم نشأت گرفته است. در اوایل زندگی ، کویمبی مبتلا به سل تشخیص داده شد. متأسفانه ، درمان دارویی م drugثر نبود و او با اسب به شهر خود در لبنان ، نیوهمپشایر سفر کرد. وی سپس وضعیت سلامتی خود را به دست آورد و بهبود یافت ، اتفاقی که وی را بر آن داشت تا "تأثیر ذهن بر بدن" را مطالعه کند 10. اگرچه او هرگز از كلمات "قانون جذب" استفاده نكرده است ، اما وی در بیانیه ای مفهوم حوزه بهداشت را توضیح می دهد:

اگر به دنبال یادگیری قانون ارتعاش هستید حتما اینجا کلیک کنید تا شما را با قانون ارتعاش بیشتر آشنا کنیم

"بیماری در ذهن است ، زیرا بدن فقط خانه ای است که آن را پناه می دهد و ما برای آن ارزش قائل هستیم. بنابراین ، اگر ذهن شما توسط اعتقادی توسط یک دشمن نامرئی فریب خورده است ، می توانید آن را بصورت بیماری ، آگاهانه یا ناخواسته نشان دهید. با تئوری یا حقیقت من با دشمن شما تماس می گیرم و سلامتی و خوشبختی شما را بازیابی می کنم. من این کار را تا حدی ذهنی و بخشی صحبت می کنم تا زمانی که برداشت های بد را اصلاح کنم و حقیقت را ثابت کنم و حقیقت چاره است. "

در سال 1877 ، اصطلاح "قانون جذب" برای اولین بار در كتابی كه توسط هلنا بلاواتسكی ، غیبت گرای روسی نوشته شد ، ظاهر شد ، در زمینه ای كه اشاره به یك قدرت جذب بین عناصر ذهن دارد. (کتاب Isis Unveiled او به اسرار باطنی تئوسوفی باستان می پردازد 12،13.)

اما کسی که اولین بار قانون را به عنوان یک اصل کلی بیان کرد ، پرینتس مولفورد بود. مولفورد ، شخصیت اصلی در توسعه تأملات اندیشه جدید ، در مورد قانون جذب به طور طولانی بحث می کند ، به عنوان مثال ، در مقاله خود "قانون موفقیت" 14 ، منتشر شده در 1886-1887. در این مولفورد نویسندگان جدید دیگری مانند هنری دو بوئیس (شروع با تصویر خود از خدا در انسان 15 ، 1892) و رالف والدو ترین (با اولین کتاب خود ، چه همه به دنبال 16 ، 1896 هستند). از نظر این نویسندگان ، قانون جذب نه تنها در مورد سلامتی ، بلکه در همه جنبه های زندگی است.

قرن بیستم میلادی با بسیاری از کتابها در این زمینه نوشته شده است که علاقه به این موضوع را افزایش می دهد ، در میان آنها دو کتاب از بهترین کتاب های پرفروش در تمام دوران ها: کتاب Napoleon Hills Think and Grow Rich (1937) و شما می توانید. Heal Your Life (1984) نوشته لوئیز هی.

حتی اگر جنبش عصر جدید بسیاری از ایده های جدید را شامل شود ، از جمله ایده قانون جذب ، قانون جذب به عنوان یک مفهوم جدید به خودی خود باقی می ماند 19.

در سال 2006 ، مفهوم قانون جذب با اکران فیلم The Secret (فیلم ، 2006) ، که بعداً در سال 2007 به کتابی با همین عنوان رونویسی شد ، بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. این کتاب پوشش گسترده رسانه ای 20،21. کتاب Rhonda Byrne همچنین از ساخت یک فیلم داستانی بر اساس The Secret با بازی کیتی هولمز 22 الهام گرفته است.

توضیحات

نویسندگان اندیشه جدید بر این باورند که قانون جذب امروزه نیز مورد توجه است و این قانون شرایط و تجاربی را برای هر شخص فراهم می کند که از افکار ، انتظارات و خواسته های غالب آنها باشد.

چارلز هانل در The Master Key System (1912) نوشت: "قانونجاذبه مطمئناً و به طرز غیرقابل خطایی شرایط ، محیط و تجارب زندگی را برای شما به ارمغان می آورد ، مطابق با نگرش معمول ذهنی ، مشخصه و غالب شما. "

رالف ترین در In Tune With The Infinite (1897) نوشت: «قانون جذب در همه سطوح عمل جهانی عمل می کند و ما هر آنچه را که می خواهیم یا انتظار داریم جذب می کنیم. اگر یک چیز را بخواهیم و چیز دیگری را انتظار داشته باشیم ، به یک درگیری درونی تقسیم می شویم ، و این به سرعت منجر به نتایج ویرانگری می شود. مشخص کنید که فقط آنچه را می خواهید می خواهید ، در این صورت تنها آنچه را که می خواهید جذب خواهید کرد. "